داستانهای موفق زیادی از دادههای بزرگ وجود ندارد که بتواند این حجم استفاده را توجیه کند. در اینجا با استفاده از تجربه کارشناسان، به نکاتی که شرکتها نیاز به تجدید نظر دارند، اشاره میکنیم.
شبهه و تردید درباره ارزش داده بزرگ زیاد است. عبارتی که به شعار پذیرفته شده دنیای بازاریابی در بسیاری از ابزار و فناوری تبدیل شده است، شروع به خراب شدن در زیر فشار انتظارات غیر واقعی، کرده است.
اینکه به اصطلاح کارشناسان میگویند که یک انقلاب اطلاعاتی در حال تغییر طبیعت محل کار و خود کارها هست، کمک خاصی نمیکند. پروژههای دادههای بزرگ می توانند یک تغییر بزرگ در فرایند کلی کسب و کارها ایجاد کنند. با اینحال شواهد گسترش عظیم رهبری دانش محور در دنیای امروز هنوز کم است، به جای آن به نظر میرسد که سازمانهای بزرگ در حال غرق شدن در دریای اطلاعات می باشند.
پس چگونه سازمانها میتوانند از هوش به یک بینش و دانش صحیح برسند و مدیران فناوری اطلاعات چگونه میتوانند بقیه افراد درگیر در کسب و کار را تشویق به خرید پروژههای با داده بزرگ نمایند.
تعریف نقش رهبر IT در عصر اطلاعات و دادهها
اندرو مارکس، مدیر سابق فناوری اطلاعات شرکت نفتی Tullow ،در طول زندگی حرفهای خود، طیف گستردهای از طرحهای هوش تجاری را دیده است. او معتقد است که بسیاری از پروژهها بر نوعی از تجزیه تحلیل تکیه میکنند که در بهترین حالت، ساده است. او میگوید حتی در جهانی از دادههای بزرگ، واقعا مثالهای کافی از شرکتهایی که مالکیت داده را هم گرفته باشند، وجود ندارد.
او معتقد است که رهبران IT میتوانند نقش بسیار مهمی در شناسایی و ارائه ابزارهای مربوط به دادههای بزرگ، بازی کنند. او همچنین معتقد است که در حال حاضر، تأکید بیش از حدی بر روی مدیران فناوری اطلاعات میشود، به خصوص در رابطه با ساخت بخش عظیمی از دانش. مارکس میگوید، ایجاد بینش درست از هوش تجاری، باید یک تلاش مشترک باشد.
او میگوید، فناوری به این خاطر وجود دارد که بتواند کارهای خاص و شگفتانگیز با دادهها انجام دهد، به خصوص در رابطه با گردهم آوردن اطلاعات از مناطق به نظر نامربوط تجارت. افراد منابع انسانی و مالی، از IT انتظار دارند که از ابزار دادههای بزرگ، برای تجزیه تحلیل اطلاعات استفاده کنند. آنها همواره مدیر فناوری اطلاعات و تیم او را دنبال میکنند. بسیاری از مدیران هنوز هم فکر می کنند که این مسئولیت مدیر فناوری اطلاعات است.
با اینحال مشکل اینجاست که مدیران فناوری اطلاعات مجهز یا موظف به دستکاری دادهها نیستند. هم زمان، کسب و کار نیز لزوماً مهارت اینکه معین کند که چه نوع بینشی از دادهها میخواهد را ندارد. چیزی که شما از دست میدهید، یک مهارت است، چرا که بسیاری از مدیران IT نمی خواهند، یا نمیتواند، که فقط روی دانش دادهها بر اساس یک برنامه روزانه تمرکز کنند.
مارکس میگوید، کسب وکار باید برای بررسی اینکه چه نوع بینشی نه ایجاد تفاوت در خروجی های شرکت کمک میکند، وقت بگذرد. مدیران فناوری اطلاعات و مدیران باید بر روی اهداف هستهای کسب و کار تمرکز کنند. او میگوید در مناطقی که می تواند یک مزیت رقابتی ایجاد کند یا آن مهارتها را گسترش دهد، تمرکز کنید.
مارک فولشام، به عنوان یک مدیر IT دیگر در گروه فناوری اطلاعات بیمه Esure، معتقد است که ارزش دادههای بزرگ، از یک رویکرد یکپارچه میآید. او میگوید ابزار تجزیه تحلیل میتواند به کسب و کار او کمک کند تا بفهمد مشتریان چگونه از کانالهای آنلاین استفاده میکنند، مانند آمار استفاده از وب. این دانش زمانی میتواند ارزشمند باشد که دیگر مدیران کسب و کار، مثل کسانی که در بخش بازاریابی هستند، از آن برای ایجاد یک بینش عمیقتر در تجربه مشتری مداری، استفاده کنند.
مارک میگوید، اگر تیم بازاریابی میخواهد بداند که دقیقا چه زمانی مشتری مارا ترک کرده است، نیاز به یک فناوری درست دارد، و اینجاست که تیم IT میتواند به آنها کمک کند. کارکنان بازاریابی میتوانند به مساله از دیدگاه تجربه مشتری مداری نگاه کنند و مجموعه IT میتواند از دیدگاه عملکرد وارد شود و یک ابزار شناسایی خوب برای کمک به تعریف بینش تجارت ایجاد کند.
بهترین تمرین برای غلبه بر مقاومت کارکنان
آدام جرارد، مدیر فناوری Yodel میگوید، رهبران IT که به دنبال به دست آوردن بینش واقعی از دادههای بزرگ میباشند، باید به صورت دوجانبه حمله کنند، هم از بالا به پائین و هم از پائین به بالا. جرارد میگوید، از دیدگاه هیئت مدیره، بسیار مهم است که مدیر فناوری اطلاعات، چگونه می تواند با سرعت، پروژه را از ابتدا تا رسیدن به نتایج بسازد. او میگوید، دریافت یک نسخه واحد از واقعیت، ایجاد یک مخزن واحد از اطلاعات برای کل کسب و کار است.
جرارد میگوید، این نمای واحد، از دیدگاه پائین به بالا، فروش راحتتری میسازد. شما باید با مردم همراه شوید، ابزار را به آنها نشان دهید و انواع مزیتهایی که از این فناوری به دست میآورند را، برایشان توضیح دهید.
لزوما هر پروژه داده بزرگ، بازپرداخت فوری فراهم نمیکند، بنابراین شما مجبور هستید که با ابتکار عمل کار کنید. اگر بتوانید به مردم در سر��سر کسب و کار، نشان دهید که چگونه اطلاعات در زمان واقعی میتواند باعث پیشرفت روزانه تجارت آنها شود، فروختن پروژه داده بزرگ بسیار آسانتر میشود.
جیم اننگ، مسئول داده و تحلیل گاز بریتانیا، یکی دیگر از مدیرانی است که برای اثبات ارزش اطلاعات، تلاش کرده است. این شرکت یک واحد متخصص است که برای بررسی استفاده از دادههای بزرگ و تکنولوژی هوشمند، راه اندازی شده است. او میگوید، ما یک پلت فرم ایجاد کردیم، که دادهها را از سراسر محصولات ما به دست میآورد و به ما اجازه می دهد تا از آن اطلاعات برای بینش مشتریان ارزشمند خود و بهبود محصولات، استفاده کنیم. او میگوید این شرکت تیمی بر پایه چهار شایستگی ساخته است: تجزیه تحلیل (استخراج دادهها)، دانش داده (توسعه الگوریتم برای ارائه به مشتریان)، مهندسی داده (اجرا و مدیریت خطوط دادهای) و عملیات داده (حصول اطمینان از قابل اعتماد و در دسترس بودن سیستم).
او میگوید، این تأکید میکند که داده بزرگ چقدر برای ما به عنوان یک سازمان، مهم است. ما واقعا به دنبال جایگزین کردن آنچه افراد میتوانند انجام دهند، با ماشینهای هوشمند نیستیم. کار خوب با دادههای بزرگ، نیازمند ترکیبی از قدرت ابزار و مغز انسان است.
او اضافه میکند این بسیار دشوار است که تا زمانی که تجارت شروع به تولید نتایج نکرده است، بشود روی دادهها ارزش پولی گذاشت. او معتقد است که شرکت آنها بسیار خوش شانس بوده که از طرف بالا پشتیبانی میشود. او همچنین میداند که دیگر مدیران IT اینقدر خوش شانس نیستند، به خصوص اینکه همیشه حساسیت اطراف دادههای بزرگ بسیار بالاست.
همچنین اننگ میگوید، صحبت کردن با افراد ارشد در سازمان که با ارزش بالقوه دادهها مواجه بوده اند، بسیار روحیه بخش است. آنها فعالانه و در سراسر کسب و کار، به دنبال راههای برای بهبود آنچه که ما با دانش و مهندسی داده برای مشتریان انجام می دهیم، هستند.
منبع
ZDNET